رهگذر کوی دوست
خداوند، در قلوب پاک، ذهنهای روشن و عملهای صالح ظاهر میشود.
خداوند، در قلوب پاک، ذهنهای روشن و عملهای صالح ظاهر میشود.
یکشنبه 01/12/07
دوره امامت امام سجاد(ع) دوران بسیار سختی بود. جامعه اسلامی در غفلت عمیقی فرو رفته بود. تاجایی که امام زین العابدین فرمود در مکه و مدینه، 20تا خانه نیست که مارو دوست داشته باشن. نه اینکه مارو امام بودنن، نه. مارو دوست داشته باشن.
جامعه اسلامی به درجهای از انحطاط رسیده بود که سرِ پسرِ رسول خدا رو در کربلا از تن جدا کردن، اتفاق خاصی نیفتاد. درحالی که یک آواز خوان معروف وقتی در مکه از دنیا رفت، همه مردم غرق در غم بودن و عزای عمومی در مکه و مدینه بوجود اومده بود. و چنان جمعیتی از راه دور و نزدیک برای تشییع جنازه آن آوازخوان اومدن که کم سابقه بود. مدینه مرکز نزول وحی، شده بود مرکز آوازخوانی و فساد و فحشاء.
در این فضایی که مردم روزبه روز از اسلام دور میشدن. و درکل مکه و مدینه انگشتشمار دوستدار امام سجاد و اهلبیت وجود داشتند، علیبن الحسین کاری کرد که مردم بیدار شدند. تاجایی که وقتی به شهادت رسید، مردم مکه ومدینه غرق در عزا شدند و جمعیتی که برای خاکسپاری حضرت حاضر شدن خیلی بیشتر از آن آوازخوان معروف بود.
امام سجاد کاری کرد که مردم به آن سطح از آمادگی رسیدن که در عصر امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) شکوفا شدند و مکتب اسلام رو پیشرفت و گسترش دادن.
از حدیث امام صادق(ع) کاملا این موضوع رو میشه فهمید که فرمودند: پس از شهادت امام حسین علیه السلام مردم از ولایت مرتد شدند و برگشتند، بهجز سه نفر، سپس مردم مجدد (به اسلام و ولایت) ملحق شدند و زیاد گشتند.
این نکته که درحدیث میفرماید، سپس ملحق شدند و زیادشدند، تلاشهای دینی و فرهنگی امام سجاد بود. ولی متاسفانه امام سجاد رو یک امام فقط عابد و رنجور و مریض معرفی میکنند
#امام_سجاد
✍حسین دارابی
شنبه 01/12/06
پنجشنبه 01/12/04
آدم حسابی ها زیاد بلد نیستند راجع به کارهایشان تز بدهند .
در صفحات اجتماعی شان در ستایش همدیگر، دوستی و مهربانی چیزهای زیادی به چشم نمیخورد.
اصلا بلد نیستند در این مورد برای دیگران سخنرانی کنند.
اما یک روز می بینی شان که آب سرد و شربت درست کرده اند و می برند برای کارگران ساختمان روبرویی؛ بیآنکه به کسی چیزی بگویند یا نظری بخواهند.
می بینی شان که کفشهای نوی خودشان را به کسی دیگری دادهاند.
یا می بینی شان که برای تولد کسی قشنگترین هدیه را خریده اند
آدم حسابی ها اینطوری هستند حرف نمیزنند؛ بلکه در سکوت حواس شان به همه چیز ست .
و چقدر جهان به آدم حسابی ها نیاز دارد.
چهارشنبه 01/12/03
چهارشنبه 01/12/03
یک پیام و یک هدیه از ناحیه حضرت سجاد علیه السلام همین دعای «اللهم صل علی محمد و آل محمد، شجره النبوه» است که در ماه شعبان وارد شده است. این مال امام زین العابدین (ع) است. این را حضرت قبل از ظهر، عند الزوال می خواندند.
اگر بتواند انسان این دعا را از ابتدای ماه شعبان ملتزم بشود، قبل از زوال دو رکعت نماز در مسجد -یا غیر مسجد- بخواند و بعد این دعا را بخواند خیلی خوب است.
یک روایت دیگر هست از امام باقر (ع) که به مناسبت برخورد کردم و تعجب کردم که آقا امام باقر (ع) فرمودند پدر من وقت استجابت دعا را قبل از ظهر، عند الزوال می دانستند. البته مردم غالبا این دعا را بعد از نماز می خوانند چون می خواهند ترک نشده باشد و مردم هم که قبل از ظهر یک جا جمع نمی شوند. این دعا هدیه ای است که حضرت دادند اگر به شرائطش عمل بشود آن وقت این دعا خودش یک مرکز استجابتی میشود. این دعا خودش از اسرار است. خواندن این دعا یک نظمی لازم دارد. معمولا این دعا را برای حوائج در ماه شعبان، از اول ماه شعبان تا آخر ماه خوانده می شود. فقط قبل از ظهر و قبل از زوال چند تا شرط دیگر هم دارد من جمله اینکه در منزل همه مجموعهای مشغول باشند همه این دعا را بخوانند. . . شیخ جعفر ناصری
چهارشنبه 01/12/03
سه شنبه 01/12/02
این باد سرکش نزدیک بهار را چقدر زیاد دوست دارم!
انگار آمده هرچی غصه و اندوه سر راهش هست بشوید و بر دارد ببرد، انقدر که عمیق و قشنگ هوهو می کند و صاف می نشیند وسط جان آدم. دلم می خواهد بزنم بیرون تا باد بهار، محکم بغلم کند و تکانم بدهد و بیدار شوم، چشم که باز کردم وسط یک مزرعه ی آفتاب گردان🌻 باشم، که آفتاب بکوبد توی صورتم و از کنار دستم صدای بُلوپ بلوپِ آب های خروشان چشمه به گوش برسد، باد، چمن های بلند اطراف و سنبل های وحشی و شکوفه های سیب را برقصاند و آن طرف تر بچه های کوچکی عمیقا شیطنت کنند.
دلم می خواهد سوار بادهای بهار شوم و با آن ها بروم تا سرزمین های دور. دلم می خواهد پنجره را باز کنم و باد را دعوت کنم به خانه ام، با او چای بنوشم و از او بپرسم؛ بعد از این بهار، همه چیز درست می شود یعنی؟
پنجره را باز می کنم و باد سرخوش بهار می کوبد توی صورتم و عطر مطبوع روزهای آخر اسفند، محاصره ام می کند. چاره ای ندارم به جز اینکه نفس عمیقی از سرِ لذت بکشم و لبخند بزنم. که به یاد روزهای ناب کودکی می اندازد آدم را این حال و هوای خوب…
جمعه 01/11/28
چه زمانهایی گذشت بر انسانها، زمانهایی طولانی و تاریک، در دل التهابها! در عمق جهالتها! در وسعت بیرحمیها! در کشاکش جنگها و خونریزیها!
در طول قرنها و سالها!
فترتی طولانی از ظهور آخرین پیامبر الهی، تا چرخ زمان در نقطهای نورانی متوقف شد…
درخششی عظیم، آغاز شد و شبهای تاریک بشر، به نوری سبز، منور شد و راه گمشده هدایت و معرفت، اشکار شد و آفتاب جمال اسلام، در افق محمدی پدیدار گردید، آری اینک زمان فرود آمدن فرشتگان و ملکوتیان است در صفوفی از صف زدگان لاهوتی در دستهایشان طبقهایی از نور، که رهاورد آن، آیات روشن الهیاند…
چه بزمی برپاست در جبل فاران، کوه نور و غار حراء!
آری ای انسان، تسبیح بگوی پروردگارت را و به سجده بیفت در برابر او، به شکرانهء شروع فصلی نو در تاریخ بشریت…
امشب شب مبعث رسول مهربانیهاست! شبی که در طلوعش، خورشید اسلام سرخواهد زد و سربازان تاریکی جنود ابلیس، فریاد ناامیدی سرخواهند داد!
بخوان به نام پروردگارت، بخوان! تا نخوانی، ندانی.
بخوان تا بدانی!
إقرأ باسم ربک الذی خلق.
#به_قلم خودم