رهگذر کوی دوست
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد / کز می جام شهادت همه مدهوشان اند / نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد/ تا نگویند که از یاد فراموشان اند.
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد / کز می جام شهادت همه مدهوشان اند / نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد/ تا نگویند که از یاد فراموشان اند.
به آنها می گویند: با اطمینان خاطر و بدون هیچ گونه خوف و هراسی داخل شوید؛ اما این برای بهشت است نه زمین!
زمین جایی برای اطمینان خاطر ندارد. هر قدم را که بلند میکنی نمیدانی دوباره آن را به زمین میگذاری یا نه!
هر دمی که فرو می رود نمیدانی که دوباره بر می آید یا نه!
ما در این جهان همواره در مصاف با آخرین ها هستیم و به این آخرین بودنها آگاه نیستیم این ماجرای زمین است…
فاطمه سادات متولیان
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط رهگذر در 1404/03/14 ساعت 07:01:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |