عطر شالیزار
31 تیر 1404
خسته ام!
حوصله ام لای بادگیرهای شمال دم کشیده است،
دلم هوای چای دست های تو را کرده
یک استکان! پر رنگ!…
مادر جان!
این حوالی، معرفت گم شده است.
قربون معرفتت مامان مهربونم!
دلم برای تابستونهای بچگیم تنگ شده!