عنایت امام رضا

✨﷽✨


✍آيت الله محلاتی حائری:
یک بار مشهد مقدس مشرف شدم و مدتی در آنجا اقامت گزيدم؛ پولم تمام شدوكسی را هم برای رفع مشكل خويش نمي‌شناختم.

از اين رو قصيده‌ای در مدح حضرت رضا (ع) سرودم و فكر كردم كه بروم وآن را برای توليت آستان مقدس بخوانم و صله بگيرم با اين نيت حركت كردم، اما در ميان راه به خود آمدم كه چرا نزد خود حضرت رضا(ع) نروم و آن را برای وی نخوانم؟!
به همين جهت كنار ضريح رفتم وپس از استغفار و راز و نياز با خدا، قصيده‌ی خود را خطاب به روح بلند و ملكوتی آن حضرت خواندم و تقاضای صله كردم.

ناگاه ديدم دستی با من مصافحه نمود و یک اسكناس ده توماني در دستم نهاد.

بي‌درنگ گفتم:«سرورم؛اين كم است»

ده تومانی ديگر داد باز هم گفتم:«كم است» تابه هفتادتومان كه رسيد.

ديگرخجالت كشيدم تشكر كردم و ازحرم بيرون آمدم

كفش‌های خود را كه مي پوشيدم، ديدم آيه الله حاج شيخ حسنعلي تهراني، جد آيت الله مرواريد، با شتاب رسيد و فرمود:

خوب با آقا حضرت رضا (ع) روی هم ريخته‌ای؛ برايش مدح مي‌گویی وصله مي‌گيريد..صله را به من بده
بی معطلی پول‌ها را به او تقديم كردم و او یک پاكت در ازای آن به من داد و رفت وقتی گشودم ديدم دوبرابر پول صله است.

آمار

  • امروز: 19
  • دیروز: 415
  • 7 روز قبل: 995
  • 1 ماه قبل: 3297
  • کل بازدیدها: 57485
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

آمار

  • امروز: 19
  • دیروز: 415
  • 7 روز قبل: 995
  • 1 ماه قبل: 3297
  • کل بازدیدها: 57485