عیدتان ، عیدمان مبارک

آمار

  • امروز: 30
  • دیروز: 203
  • 7 روز قبل: 1297
  • 1 ماه قبل: 3371
  • کل بازدیدها: 48000

زنانِ مدافع حضرت امیر در سده اولیه اسلام

دربارهٔ کتاب أخبار الوافدات من‌النساء:

روایت حق‌جویی و مطالبه‌گری زنان شیعه

[به‌بهانهٔ میلاد علی‌بن‌ابی‌طالب]

چه کسی می‌تواند کتمان کند که زنان می‌توانند حبّ و بغض‌شان را نسبت به چیزی یا کسی، همچون یک ارثیهٔ زنانه، همانند بذر، در دلِ فرزندان‌‌شان بکارند تا در زمان مقرر، به‌بار بنشیند؟ 

و احتمالاً معاویه هم این را می‌داند که این زنان را -دوستداران علی و مدافع علوی- را به دربار می‌خواند تا آن‌ها را بابت دوست‌داشتن علی و بغضی که نسبت به او دارند، مورد بازخواست قرار دهند.

در مقدمهٔ کتاب آمده است: «کهن‌ترین شکل تاریخ‌نگاری در اسلام خبر است که عبارت از توصیف جامع یک رویداد است و به‌طور معمول بیش از چندصفحه می‌شود.» با این تعریف، کتاب اخبار الوافدات، همان‌طور که از عنوانش پیداست، کتابی تاریخی است.

اما چه‌چیز در این کتاب جالب‌توجه است و می‌تواند موضوع چندین پژوهش باشد؟

کتاب اخبار الوافدات به‌سبب اطلاعات دست‌اولی که از نقش زنان شیعهٔ حاضر در صفین ارائه می‌کند، با توجه به‌ فقدان منابع اولیه، بسیار ارزشمند است. این کتاب دربارهٔ زنانی است که به دربار معاویه فراخوانده شده‌اند تا به‌خاطر حضورشان در جنگ صفین و دیدگاه‌شان نسبت به علی‌ مورد بازخواست قرار بگیرند. در جای‌جای کتاب، معاویه، از زنان دربارهٔ محتوای رجزهایی که در جنگ خوانده‌اند، سؤال می‌کند:

معاویه به او گفت «آیا تو همان نیستی که در جنگ صفین بین دو سپاه ایستاده بودی؛ درحالی‌که پالان شترت آویخته بود و میان را بسته و شمشیر را به گردن حمایل کرده بودی و می‌گفتی: … معاویه به‌سوی شما آمده است با عرب‌هایی بی‌اصل و نسب، با دل‌هایی در غلاف که ایمان را نمی‌شناسند و خبری از حکمت ندارند. معاویه آنان را با دنیا فراخواند، پس او را اجابت کردند و به‌سوی باطل دعوت کرد، پس او را لبیک گفتند.

درنتیجه، طبق اخبار این‌ کتاب، معرکهٔ جنگ صفین دیگر ساحتی تماماً مردانه نبوده و زنان نیز همچون سپاهیان مرد، با شتر، سلاح، لباس و رجزخوانی‌هایشان در جنگ حضور داشته‌اند و ازقضا، بابت همین هم مورد بازخواست قرار می‌گیرند.

نکتهٔ بعد: معاویه به‌خوبی می‌داند که زنان تکثیرکننده‌اند. می‌توانند نفرت و عشق را از صفر به هزار برسانند. برای همین است که زنانِ دوستدار علی را به دربار خود می‌خواند تا اول دربارهٔ احساس‌شان نسبت به علی پرس‌وجو کند:دنبالت فرستادم تا از تو بپرسم چرا علی را دوست داشتی و از من بدت می‌آمد و چرا به او محبت داشتی و با من دشمنی می‌کردی؟

تا بعد از این‌که زنان را همچنان بر عهد و محبت خویش نسبت به علی استوار دید، برای مایل‌کردن آن‌ها به‌سوی خود بخواهد که چیزی مطالبه کنند:

«آیا حاجتی داری؟»، «از من چه می‌خواهی»؟

 تا دوباره بپرسد اگر علی بود، چنین چیزی به تو می‌داد. و جواب عموم زنان خواندنی است: 

«به خدا سوگند که علی چنین نمی‌کرد. او حتی یک کرک شتر هم از بیت‌المال به من نمی‌داد.»

ریشه‌های دوست‌داشتن و ولایت‌پذیری این زنان آنچنان در خاک حب او ریشه دوانده است که وقتی در درباره معاویه حاضر می‌شوند، نه‌تنها نمی‌ترسند، بلکه سخنرانی می‌کنند، به حاکم وقت تشر می‌زنند، او را سرزنش می‌کنند، مطالبه‌هایشان را صریح می‌گویند و حتی بعد از دریافت مطالبه‌هایشان هم، سرِ عهدشان می‌مانند و به عدالت علی معترف می‌شوند تا جایی که موجب حیرت معاویه می‌شود و این‌گونه اعتراف می‌کند:

علی‌بن‌ابی‌طالب به شما جرئت اعتراض بر سلطان را داد و خیلی سخت بتوان آن را از سر شما بیرون کرد.

یا

علی‌بن‌ابی‌طالب به شما علم دین آموخته است و کسی را یارای بحث با شما نیست.

از حیث روایت‌شناسی، توصیف زنان از علی، رجزخوانی‌هایشان در جنگ، شیوهٔ مطالبه‌گری و چیزهایی که از معاویه می‌خواهند، خودش می‌تواند یک پژوهش علمی باشد. برای مثال، زنان در توصیف علی، شاعرند و به‌ لطیف‌ترین شکل زبانی از او یاد می‌کنند. همچنین بیشتر آن‌ها بر عدالت و‌‌ شکل درست تقسیم بیت‌المال توسط او تأکید دارند. دیگر این‌که، عموم مطالبهٔ آن‌ها از معاویه، برای خود نیست؛ برای قوم و قبیله‌ است‌؛ چراکه در ارزش‌های زنانه دیگری همواره مقدم بر خود است؛ و‌ علی همانی‌ست که دیگری را بر خود ارجح می‌داند. ازاین‌رو، دوست‌داشتن او در نظرِ تمام این زنان رواست.

من که خواندن نسخهٔ عربی کتاب (با همهٔ دانش اندکم از این زبان) با عنوان کامل اخبار الوافدات من‌النساء من أهل‌البصره و الکوفة علی معاویة را شروع کردم، فهمیدم که این کتاب با نام «میثاق‌داران صبح؛ مدافعان علوی در بارگاه اموی» ترجمه شده است. ترجمه خواندنی و سلیس است.( فاطمه بهروزفخر)

#زن_اندیشی 

#کتاب_نویسی

آمار

  • امروز: 30
  • دیروز: 203
  • 7 روز قبل: 1297
  • 1 ماه قبل: 3371
  • کل بازدیدها: 48000

دو ذکر برای رفع غصه

‌‌♦️دو ذكر مهم براي دفع غصه ها♦️

مرحوم آيت الله سيد علي قاضي طباطبايي 

در هنگام اضطراب و ناراحتی های روحی، خواندن این کلمات را سفارش می کردند: 

🔻[ لا اله الا الله وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْحَمْدُ وَ لَهُ الْمُلْک وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر، أَعُوذُ بِاللهِ مِنْ هَمَزاتِ الشَْیاطین وَ أَعُوذُ بِکَ رَبّی مِنْ أَنْ یَحضُرُون إنَّ اللهَ هُوَالسَّمیعَُ الْعَلیم]

هیچ معبودی جز خداوند یکتای بی شریک وجود ندارد و ستایش و حکومت مخصوص اوست و او بر هر کاری تواناست.از وسوسه های شیاطین به خدا پناه می برم و به تو پناه می برم ای پروردگارم از این که نزد من حاضر شوند. همانا خداوند شنوا و داناست. 

منبع؛آيت الحق

 

و  همچنين در روايات شريفه براي دفع هموم و غصه ها تكرار ذكر شريف

🔻[لا حول و لاقوة الا بالله العلي العظيم] 

سفارش اكيد شده است.

اين ذكر براي اين اثر از آيت الله العظمي بهجت نيز نقل شده است و بنده هم از شاگردان مرحوم سيدهاشم حداد ره عليه شنيده ام.

غرض آنكه اين ها ابزار گشايش مشكلات و هموم است اما به شرط مداومت و تكرار…

ما در مشكلات عمدتا چوب مسامحه هايمان را ميخوريم چه از حيث ايجاد شدن مسائل و چه از حيث رفع آن…!

اهل كوتاهي و مسامحه نباشيم!

#رفع_هموم

#غصه

#آيت_الله_قاضي

مكتوبات طلبه ای ساکن در نجف اشرف🔻

آمار

  • امروز: 30
  • دیروز: 203
  • 7 روز قبل: 1297
  • 1 ماه قبل: 3371
  • کل بازدیدها: 48000

میلاد جواد الائمه مبارک

“گفتند جواد است سر راه نشستیم

در جمع گدایان خبری بهتر از این نیست…
#میلاد_امام_جواد

آمار

  • امروز: 30
  • دیروز: 203
  • 7 روز قبل: 1297
  • 1 ماه قبل: 3371
  • کل بازدیدها: 48000

گاهی یک کلمه آتش می‌زند...

حواسمون باشه…

آمار

  • امروز: 30
  • دیروز: 203
  • 7 روز قبل: 1297
  • 1 ماه قبل: 3371
  • کل بازدیدها: 48000

کدام شب قدر؟

آن که روزهایش همه، بی قدر است، شب قدرچگونه!؟
✔️روزها، هفته‌ها و ماه‌ها را در بیهودگی، عصیان و در بی حاصلی و در غفلتی مذموم سپری می‌کنیم. زندگی و عمرمان را در سرگردانی و بی‌اخلاقی می‌گذرانیم، آن گاه به قصد زدودنِ زنگارها از درون، ساعتی و در شبی به نام “شب‌قدر” می‌نشینیم و دعایی می‌خوانیم که حتی ترجمه‌ی ساده‌ی آن را نیز نمی‌دانیم، قرآن بر سر می‌نهیم و سپس شادمان از این که وظیفه‌مان را انجام داده‌ایم و “قدر” را قدر نهاده‌ایم، سر بر بالین آسودگیِ غافلانه می‌گذاریم. سال‌ها از پسِ این همه تکرارِ چنین شبی، هیچ گاه از خود نپرسیدیم اگر “شب‌قدرِ” ما شبی عزیز بود که از هزار ماه برتر است، چرا پیش از “قدر” و پس از آن، تغییری نکرده‌ایم، بهتر نشده‌ایم و بلکه اوضاع‌مان بدتر و تباه‌تر شده‌است. تعجب نکردیم از این که اگر قرار بود “شب قدر"، قدرمان را بیفزاید چرا چنین حقیرانه زندگی می‌کنیم. 
🔹خطا در تصویری است که از شبِ قدر داریم. تصویری که از شب قدر داریم، این است: “رستگاری در دو دقیقه". 
نمی‌دانیم هم‌چنان که اخلاقی زیستن، سخت و دشوار است، رستگار شدن نیز بسیار صعب و گاه طاقت‌فرسا است. زیرا هم برای اخلاقی زیستن و هم برای رستگاری آن جهانی، باید از آنات زندگی، پاسداری و مراقبت و از خویشتن در برابر زشتی‌ها و بدی‌ها مستمرا محافظت کنیم. امیال درونی را کنترل و بسیاری از خوشایندهایی که ما را از “سودای سر بالا داشتن” باز می‌دارد، بگذریم و نادیده‌شان بینگاریم. یله و رها زیستن و خود را به هیچ حد ومرزی محدود نکردن، پاس فضیلت‌ها را نگه نداشتن و زندگی را در تعلیق و بیهودگی نهادن، این‌ها همان کارهای است که می‌کنیم، اما انتظار داریم با سرگرفتن قرآن و خواندن دعایی که نمی‌دانیم چه می‌گوید، گناه‌مان بخشیده و در درگاه خداوند، قدر ببینیم. نمی‌دانیم ما بیش از آن که به خدا بدهکار باشیم به انسان‌هایی بدهکاریم که سبب رنج‌شان شده‌ایم و آسمان زندگی‌شان را تیره و خودشان را تباه کرده‌ایم. خطر، این است که زندگی نسنجیده و محاسبه نشده‌ای را پیش می‌گیریم و دلخوشیم به این که می‌توان در اسرع وقت و فقط در دو دقیقه رستگار شد.
آن چه آمد برای آن نبود که شب قدر را بیهوده بپنداریم و از قدر و قیمیتش بیندازیم، بلکه از آن رو است که بگوییم اگر شب قدر را احترام می‌کنیم و آن را واقعا پاس می‌داریم، چرا چنین می‌زییم که با آن سازگار نیست؟ تعارض میان این که زندگی ما به رنگ شبِ قدر نیست، نشان می‌دهد شب قدری که برپا می‌کنیم فاقد اصالت است. ما خود را فریب می‌دهیم و نمی‌دانیم شب قدر هر کس به سانِ زندگی زیسته‌ی اوست. رستگاری مانند اخلاقی بودن، نتیجه و ماحصل فرایندی است که در طی زمان و با تحمل مضایق و محدودیت‌ها همراه است. رستگاری و هم اخلاق، یک رخ‌داد تصادفی، آنی، بی زحمت و رنج نیست. بلکه همان گونه که اشاره شد، نتیجه‌ی یک پروسه‌ی طولانی مدت است. شب قدر، یک رخ داد است. اما اگر این رخداد در زندگی سرایت پیدا نکند به آن نتیجه‌ی دلخواه نمی‌رسیم. 
 🔹آیین‌ها و مناسک، با همه‌ی کارکرد مثبت‌شان اما عموما، مفاهیم متعالی را از میان تهی کرده و آن‌ها را به نمایش جمعی تبدیل می‌کند. اکنون، “شب قدر” نزد ما نیز کارکرد آیینی پیدا کرده است. نمایشی که در آن شرکت کرده و کنشِ دینی که به صورت دسته‌جمعی اجرا می‌کنیم. اما پس از تمام شدنش،‌ باز ما همان هستیم که بودیم. زندگی ما همان خواهد بود که تا کنون بوده است. زیرا آیین ها عموما اثرات زودگذر و سطحی دارند. ما در آیین‌ها تغییر نمی‌کنیم؛ زیرا عمق درون و جان ما درگیر آیین نمی‌شود. وقتی جان‌ها درگیر می‌شود که در سکوتی عمیق خلوت کنیم و به محاسبه‌ی خویش بپردازیم و صادقانه خود را در ترازوی اخلاق و معنویت بگذاریم. خود را در آیینه‌ی معیارها ببینیم و به ارزیابی خویش همت کنیم. 
🔹شبِ قدرِ هر کس به رنگ روزها و ماه‌های زیسته‌ی اوست. از این رو در انتظار شبی عزیز که از هزار ماه برتر است نباشیم، مگر آن که روزهای زیسته‌مان را به محک ارزش‌هایی متعالی بسنجیم و چنان بزییم که بتوانیم سرفرازانه از آن دفاع کنیم. شب قدر کسانی از هزار ماه برتر است که روزشان نه هزار روز که دست کم به اندازه‌ی یک روز بیرزد. آن که روزهایش ارزشمند است، شب قدرش نیز قدر و قیمت دارد و بلکه به هزار شب برتری دارد.
✔️ کانال دین و علم 

آمار

  • امروز: 30
  • دیروز: 203
  • 7 روز قبل: 1297
  • 1 ماه قبل: 3371
  • کل بازدیدها: 48000

عنایت امام رضا

✨﷽✨


✍آيت الله محلاتی حائری:
یک بار مشهد مقدس مشرف شدم و مدتی در آنجا اقامت گزيدم؛ پولم تمام شدوكسی را هم برای رفع مشكل خويش نمي‌شناختم.

از اين رو قصيده‌ای در مدح حضرت رضا (ع) سرودم و فكر كردم كه بروم وآن را برای توليت آستان مقدس بخوانم و صله بگيرم با اين نيت حركت كردم، اما در ميان راه به خود آمدم كه چرا نزد خود حضرت رضا(ع) نروم و آن را برای وی نخوانم؟!
به همين جهت كنار ضريح رفتم وپس از استغفار و راز و نياز با خدا، قصيده‌ی خود را خطاب به روح بلند و ملكوتی آن حضرت خواندم و تقاضای صله كردم.

ناگاه ديدم دستی با من مصافحه نمود و یک اسكناس ده توماني در دستم نهاد.

بي‌درنگ گفتم:«سرورم؛اين كم است»

ده تومانی ديگر داد باز هم گفتم:«كم است» تابه هفتادتومان كه رسيد.

ديگرخجالت كشيدم تشكر كردم و ازحرم بيرون آمدم

كفش‌های خود را كه مي پوشيدم، ديدم آيه الله حاج شيخ حسنعلي تهراني، جد آيت الله مرواريد، با شتاب رسيد و فرمود:

خوب با آقا حضرت رضا (ع) روی هم ريخته‌ای؛ برايش مدح مي‌گویی وصله مي‌گيريد..صله را به من بده
بی معطلی پول‌ها را به او تقديم كردم و او یک پاكت در ازای آن به من داد و رفت وقتی گشودم ديدم دوبرابر پول صله است.

آمار

  • امروز: 30
  • دیروز: 203
  • 7 روز قبل: 1297
  • 1 ماه قبل: 3371
  • کل بازدیدها: 48000

 راهکارهایی برای رهایی از اضطراب

☑️ 6 راهکار برای رهایی از اضطراب

❏ از واكنش‌های خود نسبت به فشار آگاهی كسب كنید. ببینید وقتی عصبی و مضطرب می شوید چه حالاتی سراغ تان می آید سپس سعی در کنترل آنها داشته باشید.

❏ خودگویی‌ های مثبت خود را افزایش دهید و دایما افکار و گفتار منفی را در ذهن تان مرور نکنید.

❏ برتوانایی ‌ها و تكالیف كامل شده خود تمركز كنید و کمتر به نقاط ضعف تان توجه کنید.

❏ از رقابت غیر ضروری بپرهیزید. افراد مضطرب تا جایی که امکان دارد باید سعی کنند زندگی آرامی برای خود طراحی کنند.

❏ محدودیت‌های خود را شناخته و بپذیرید. بخاطر داشته باشید كه هركسی منحصر به فرد و با دیگران متفاوت است. هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنید. مقایسه خود یک عامل ایجاد کنده اضطراب و استرس است.

❏ سرگرمی ‌هایی برای خودتان در نظر بگیرید، حالت آرامش خود را حفظ کنید.

آمار

  • امروز: 30
  • دیروز: 203
  • 7 روز قبل: 1297
  • 1 ماه قبل: 3371
  • کل بازدیدها: 48000

آمار

  • امروز: 30
  • دیروز: 203
  • 7 روز قبل: 1297
  • 1 ماه قبل: 3371
  • کل بازدیدها: 48000