موضوع: "انتظار"

صفحه نیازمندی

​بسم الله الرحمن الرحیم

یا من ارجوه لکل خیر…..ای کسی که من برای هر خیری، به او امید دارم….

و تو خود در قرآن گفتی که بقیه الله خیر لکم….پس با امید از تو می خواهم که بقیه الله را که بهترین خیر است را به ما ارزانی کنی…..

 فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ…  

که من به خیری از جانب تو نیازمندم. 
#به_قلم_خودم

مهربانی

​رسول اکرم(ص) فرمودند : «ارحم من فی‌الارض، یرحمک من فی‌السماء» به اهل زمین رحم کن تا آنکه در آسمان است تو را رحم کند.

نقل شده که زمانی خدا می خواست، قوم یهود رو گرفتار قحطی بکنه و از طریق پیامبرش اونها رو مطلع کرد.

قوم یهود تصمیم گرفتند که با حفر تونل هایی در خانه های خود، در زمان قحطی به همدیگه کمک کنند.

خدا به خاطر این دلرحمی که آنها نسبت به همدیگه داشتند از فرستادن بلا صرف نظر کرد.

حالا ماجرای ما شده، که خدا داره ما رو با بلاهای عمومی امتحان می کنه از سیل و زلزله و همین آخریه ویروس کرونا.

حالا یه عده با احتکار و گران‌فروشی ماسک، سعی می کنند به خیال خودشون سود بیشتری ببرند.

ولی شاید یادشون رفته که به اهل زمین رحم کن؛تا اهل آسمان به تو رحم کنند.

شهید سرافراز

 این پیام نویسنده ارجمند،جناب سیدمهدی شجاعی در رثای شهید سرافراز اسلام و مدافع اهل بیت حاج قاسم سلیمانی است. حاج قاسم خیلی دلمان برای تو تنگ می‌شود….امید شفاعت تو را داریم.
وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
مردی با بالهای شهادت به ملاء اعلی عروج کرد که زمین، سنگینی قدمهایش را بر گرده خود می فهمید و آسمان به سایه‌اش بر سر او می بالید.
او اقیانوسی عمیق و کتوم بود که علیرغم غرائب نهفته در اعماق، بر ساحل نگاهش امواجی نرم و آرام داشت.
او کوهی استوار و شامخ‌بود که هیچ طوفانی توان لرزاندش را نداشت.
سردار قاسم سلیمانی مصداق تمام و کمال مردی و مردانگی و تعیّن مجاهد فی سبیل الله در عصر ما بود.
شخصیتی منحصر به فرد که مشابه و نظیر نداشت و قرنها بود که مادر گیتی کسی چون او را به بشریت اهدا نکرده بود.
وجودش چنان از عظمت خدا لبریز بود که هرچه جز او را کم و کوچک می دید. ترس را نمی شناخت و با خستگی و نومیدی بیگانه بود.
پرداختن به کارهای بزرگ، هیچگاه از توجهش نسبت به امور کوچک نمی کاست.
او با دستهای اعجاز گرش، عقل و عشق را به هم پیوند زده بود و با نگاه آسمانی اش مهر و رقّت و عطوفت را با اقتدار و سلحشوری و صلابت آشتی داده بود.
عشق به حضرت محمد مصطفی و علی مرتضی و اهل بیت عصمت و طهارت، مهر و عاطفه وجودش را به همه ابنای بشر تعمیم داده بود.
سینه آسمانی او صندوقچه اسراری بود که جز خودش هیچ کس از عهده حمل آن برنمی آمد.
او کسی بود که در معرفت و سلوک غبطه عارفان و سالکان را برمی انگیخت و در هوش و کیاست و فراست، رشک برجسته ترین طراحان و سیاستمداران جهان و در شجاعت و رشادت، حیرت بی باک ترین دلیران و جنگاوران.
او مردانه می جنگید تا ریشه وحشت و ترور را در جهان بخشکاند و صلح و آرامش ماندگار را برای بشر به ارمغان بیاورد.
نه تنها ملت ایران که دنیای تشیع و جهان اسلام، به هر چه از امنیت و آرامش و عزت رسیده اند، الی الابد وامدار مجاهدتهای بی‌بدیل اویند.
خداوند درجات عالی اش را متعالی گرداند و شفاعت او را در حق درماندگان و زمینگیرانی چون ما بپذیرد.
طوبی له و حسن مأب
سيد مهدی شجاعی

سلام بر سردار رشید اسلام

هو الشهید

سلام بر شهید شب جمعه…

سلام بر فاتح دلها….

سلام بر قاسم سلیمانی…

صحنه و ماجرای شهادتت
 من رو یاد دو چیز انداخت…

اولی، شهادت مسلم بن عقیل… مثل مسلم، مهمان شدی. ولی نمی‌دانم چرا مهمانان این قوم، کشته می شوند؟

دوم، شهادت عباس بن علی…مثل عباس تکه تکه شدی و بعد از عباس حال حرم…..

فقط اینو بدون،با رفتنت خیلی دلهامون سوخت.????

انتظار

این روزها که می‌گذرد، هر روز

احساس می‌کنم که کسی در باد

فریاد می‌زند

احساس می‌کنم که مرا

از عمق جاده‌های مه آلود

یک آشنای دور صدا می‌زند

آهنگ آشنای صدای او

مثل عبور نور

مثل عبور نوروز

مثل صدای آمدن روز است

آن روز ناگزیر که می‌آید

روزی که عابران خمیده

یک لحظه وقت داشته باشند

تا سربلند باشند

و آفتاب را

در آسمان ببینند…

آن روز

پرواز دست‌های صمیمی

در جستجوی دوست

آغاز می‌شود

روزی که روز تازه پرواز

روزی که نامه‌ها همه باز است

روزی که جای نامه و مهر و تمبر

بال کبوتری را

امضا کنیم

و مثل نامه‌ای بفرستیم

صندوق‌های پستی

آن روز آشیان کبوترهاست…

ای روز آفتابی

ای مثل چشم‌های خدا آبی

ای روز آمدن

ای مثل روز، آمدنت روشن

این روزها که می‌گذرد، هر روز

در انتظار آمدنت هستم

اما

با من بگو که آیا، من نیز

در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور