خاطره عبور

​بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

 صبح دیگری آغاز شده‌است؛ اما این صبح حال دیگری دارد با همسرم وسایل سفر را بار ماشین می‌کنیم و با نام خدا و برای تجدید عهدی دوباره رهسپار جاده می‌شویم. هوای دلپذیری است و در مسیر عبور درختان رنگ پاییزی به خود گرفته‌اند؛ اما چیزی که بیشتر توجه من را به خود جلب می‌کند نه این درختان زردپوش و نه آسمان نیمه‌ابری و نه حتی آرامش جاری در این جاده است؛ بلکه پرچم‌هایی است که نام زیبای تو را به دوش می‌کشند….

 با نوای نوحه، ناگهان خود را در معرکه عاشورای شصت و یک هجری حس می‌کنم و تو را می‌بینم در صحرایی تفتیده با تنی خونین از زخم هزاران شمشیر و نیزه و سنگ و تیر و نسیمی که عطر زخم‌های تن تو را سخت در آغوش گرفته و در سراسر جهان می‌پراکند و این عطر به هر سرزمینی که می‌رسد پرچمی می‌شود به یاد تو، به نام تو، به بلندی  عزت و شجاعت و کرامت تو و به رسایی ندای مظلومیت تو یا حسین .

اربعین سال ۹۷

همچنان مشتاق دعوتت هستم حسین جان…امسال هم بطلب…میدانی که از وقتی که از زیارت کربلای تو محروم شده‌ایم، غرق بلا شده‌ایم…

  • 5 stars
    نظر از: سربازی از تبار سادات
    1400/07/05 @ 08:56:59 ق.ظ

    سربازی از تبار سادات [عضو] 

    خیلی قشنگ بود

  • پاسخ از: سيده رباب سيدكاظمي
    1400/07/05 @ 01:50:48 ب.ظ

     

    ممنون از نگاه زیباتون.

  • 2 stars
    نظر از: شكوفه چين
    1400/07/01 @ 01:13:45 ب.ظ

    شكوفه چين [عضو] 

    عالی بود

  • پاسخ از: سيده رباب سيدكاظمي
    1400/07/01 @ 02:05:39 ب.ظ

     

    ممنونم

  • پاسخ از: سيده رباب سيدكاظمي
    1400/07/01 @ 02:03:41 ب.ظ

     

    ممنونم از اظهار لطف تون

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.