رهگذر کوی دوست
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد / کز می جام شهادت همه مدهوشان اند / نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد/ تا نگویند که از یاد فراموشان اند.
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد / کز می جام شهادت همه مدهوشان اند / نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد/ تا نگویند که از یاد فراموشان اند.
دیدار میکنیم… اما در بهت….
گفت و گو میکنیم… پایانش بهت است…
مهمترین نکتهها را میگوییم… اما باز مبهوتیم…..
حتی شادیها و غمها گرفتار بهتاند.
اگر موعودی در کار نبود، عالم چه محیط بیفایده سردی میشد.
اگر ظهور «او» نباشد، شوکی به احیای این همه «دم سردی»، نخواهد رسید.
ما همه نیازمند احیایی شتابانیم!
سادات اخوی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط رهگذر در 1404/06/05 ساعت 07:03:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |