آرشیو برای: "دی 1396"

رفیق بامرام

اومدم نشسته ام روبروش و زل زدم به چشماش… اونم مثل همیشه آروم و باوقار نشست روبروم.عاشق این آرامشش ام.سالهاست که با هم رفیقیم..البته اون بیشتر… (راستش همیشه کم کاری و کم گذاشتن از طرف من بوده، اون که ماهه…) دوباره دلم گرفته بود، یکی رو… بیشتر »