رهگذر کوی دوست
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد / کز می جام شهادت همه مدهوشان اند / نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد/ تا نگویند که از یاد فراموشان اند.
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد / کز می جام شهادت همه مدهوشان اند / نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد/ تا نگویند که از یاد فراموشان اند.
نیاز دارم مدتها برم از شهر و ترافیک و دود خودمو رها کنم تا برسم به یه جای امن؛ جنگلی زیبا،کلبه چوبی،آتیش با هیزم، چایی تو کتری سوخته سیاه!
کاش آدم بتونه قید همه چیزو بزنه تا یه مدت گم و گور شه فقط برای خودش…
خدا نگذره از همهی اونایی که، شوق زندگی رو تو وجود ما کشتند! بیادبانه، بیدعوت، پریدند وسط زندگی ما…. و مسئولیت رفتارهای نابخردانه و صدمهزنندهشون را هم نپذیرفتند! خدا لعنتشون کنه!
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط رهگذر در 1404/05/23 ساعت 09:55:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |