رهگذر کوی دوست
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد / کز می جام شهادت همه مدهوشان اند / نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد/ تا نگویند که از یاد فراموشان اند.
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد / کز می جام شهادت همه مدهوشان اند / نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد/ تا نگویند که از یاد فراموشان اند.
یکشنبه 04/05/19
يا رادَّ ما قَدْ فاتَ…
بدون شک تو قادر هستی!
خیلی کارها ازت برمیاد!
زندگی و احوال ما را به زمانی برگردان
که یه سری بنده هات رو ندیده بودیم و نشناخته بودیم!
به زمان های خوبی و خوشی گمنامی!
تو خودت میتونی از پس این مخلوقات نفرت انگیزت بربیای،
احوال اونها را به بدترین چیزها، گرفتار کن
و ما رو نجات بده! نجات واقعی…
جمعه 04/05/17
خدا، همهی حبیبها را به راه راست هدایت فرماید.
جمعه 04/05/17
مهمترین علت غربت امامرضا، غربت ایشان، میان برادران حضرت بود…
ابن الرضای چهارم، اقا امام زمان هم جور دیگهای غریبن!
درسته امام زمان، برادر نداره! ولی مدعیان دوستی با حضرتش، فراوانند!
علت غربتش، همینه!
واقعا فقط ادعان! فقط ادعا!
چرا واقعا….چرا….حاضر و ناظر هست…
ما رو شرمنده امام زمانمون نکن.
خطاب به کس خاصی نبود…
جمعه 04/05/17
سریال مختار یه دیالوگ عالی داشت، میگفت: او ( شمر) مثل موریانه، ایمانم را جوید….
خدایا، ایمان ضعیف ما را از دست موریانهها حفظ کن.
سه شنبه 04/05/14
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد
کز می جام شهادت همه مدهوشان اند
نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد
تا نگویند که از یاد فراموشان اند.
چرا همه تون با هم رفتید؟خیلی جاتون خالیه، خیلی تو ذوق میزنه…جاتون خالی میمونه و کسی نمیتونه پر کنه….تا روز رجعت…
جمعه 04/05/10
فمن یعمل مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ* وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ*
*قطعا هیچی توی محاسبات خدا گم نمیشه!
پنجشنبه 04/05/09
🩸بیتابی شدید حضرت امّکلثوم بعد از شهادت حضرت رقیه سلاماللهعلیهما و علّت آن…
در نقلی آمده است:
گريه و جزع و فزع حضرت امکلثوم سلاماللهعلیها علیهالسلام بعد از شهادت حضرت رقیه سلاماللهعلیها از همه مخدرات و زنان، بيشتر بود.
🥀 روزی زينب کبری به خواهر خود حضرت امکلثوم سلاماللهعلیهما فرمود:
همه ما داغ دار رقیه سلاماللهعلیها هستیم؛ اما تو گونهای دیگر جزع و فزع داری!؟
🥀 حضرت امکلثوم سلاماللهعلیها فرمود: خواهرم! یک روز عصر همراه با رقیه عليهاالسلام در کنار این خرابه ایستاده بودیم؛ بچههای شامی، یک به یک از کنار خراب رد میشدند و بعد به سمت خانه هایشان میرفتند.
📋 فَكانَ بَعضُهُم يَقِفُ بِبَابِ الخَربةِ لِلتَّفَرُّجِ عَلَينا ثُمَّ يَذهَبُ
▪️برخی از آنان، کنار خرابه ایستاده و با مسخره کردن اطفال ما، شادمانی میکردند و بعد میرفتند.
🥀 در همان ساعت بود که رقیه عليهاالسلام رو به من کرد و گفت:
عمه جان! این اطفال به کجا میروند؟ گفتم:به خانه هایشان و نزد پدران و مادران شان. در آن هنگام رقيه عليهاالسلام به من گفت:
📋 عَمَّةُ! و نَحنُ ليسَ لَنا مَنزلٌ وَ لَا مَأوَىٰ غيرَ هَذهِ الخَربةِ؟
▪️عمهجان! پس منزل و خانه ما کجاست !؟ ما منزل و مأوایی غیر از این خرابه نداریم؟!
🥀 بعد، حضرت ام کلثوم به زینب کبری سلاماللّهعلیهما فرمودند:
خواهرم! هر وقت این کلام رقیه عليهاالسلام به یادم می آید دیگر نمیتوانم جلوی اشک و گريهام را بگیرم.
📚مقتل الحسين عليهالسّلام،بحرالعلوم، ص۲۹۴
پنجشنبه 04/05/09
از دور یا نزدیک فرقی ندارن، چهرهی زشت خیلی ها برای ما رو شده…