رهگذر کوی دوست
خداوند، در قلوب پاک، ذهنهای روشن و عملهای صالح ظاهر میشود.
خداوند، در قلوب پاک، ذهنهای روشن و عملهای صالح ظاهر میشود.
❣️ مقتل حضرت علیاصغر🍼
السلام علی الرضیع الصغیر
🔻امامحسین یکهوتنها ماند. وقتی مقتل جوانان و عاشقان خود را دید، عزم نمود تا با جان خویش به مصاف دشمن برود. به طرف راست خود نظر انداخت و هیچ مردی را ندید. به طرف چپ خود نظر کرد، باز کسی را ندید؛ غیر از خودش و زنان و بچههای کوچک، کسی باقی نمانده بود.
🔻پس صدا زد:
«آیا مدافعی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ آیا خداپرستی هست که درمورد ما از خدا بترسد؟ آیا فریادرسی هست که به خاطر خدا به فریاد ما برسد؟ آیا یاریدهندهای هست که به امید ثواب خدا ما را یاری کند؟»
صدای گریه و شیون زنان حرم بلند شد و همهٔ مردم، گریهکنان، ضجه میزدند. سپس امام به در خیمه آمد و مقابل خیمه نشست.
🔻کلاهخود را از سر برداشت و عمامهای بر سر گذاشت و به حضرت زینب فرمود:
«فرزند کوچکم (شیرخواره) که نامش علی است، به من بدهید تا با او وداع کنم.»
کودکش را آوردند. علیاصغر را در آغوش گرفت و شروع کرد به بوسیدن او و میفرمود: «ای پسر عزیزم، وای بر این مردم، آن زمان که جدّ تو، محمد مصطفی، دشمن آنان باشد!»
🔻در این هنگام حرملهبنکاهل، تیری به سوی کودک رها کرد و آن تیر به گلویش نشست و گلوی علیاصغر را گوشتاگوش و رگتارگ، در آغوش پدر، پاره کرد. در حالی که خون از گلوی کودکش جاری بود، به حضرت زینب فرمود: «این کودک را بگیر.»
دستهای خود را زیر گلوی علیاصغر برد. وقتی دستها پر از خون شد، به آسمان پاشید و فرمود:
«خدایا، تحمل این حادثه برایم آسان است؛ چرا که تو میبینی و در پیشگاه تو بچهٔ ناقهٔ صالح، از کودک من جلیلتر نیست.»
🔻امامباقر فرمود: «از آن خونی که به آسمان پاشیده شد، قطرهای به زمین بازنگشت.»
امامحسین، علیاصغر را برداشت و در میان کشتهشدگان از اهلبیت خود قرار داد.
🔻به روایت طبرسی:
[از اسب پیاده شد و با غلاف شمشیر برای کودکش، قبری کَند و کودکش را به خونش آغشته نمود و بعد دفن کرد. بعد از آن، سوار بر اسب شد و اسب را پیش راند تا به مقابل دشمن رسید.]
📌 #مقتل ؛ #هفتم_محرم
*(منابع:ابناعثم، الفتوح، ج ۵، ص ۱۱۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبي طالب، ج ۴، ص ۱۰۹؛ ابننما، مثیرالاحزان، ص ۷۱؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتلالطالبین، ص ۹۴؛ احمدبن جابر بلاذری، انسابالأشراف، ج ۳، ص ۲۰۱؛ احمدبنداود دينوري، الأخبارالطوال، ص ۲۵۸؛ اسماعيلبنكثير، البدايه والنهايه، ج ۸، ص۱۸۶؛ جریر طبری، تاریخ طبری، ج ۵، ص ۴۴۸؛ سیدبنطاووس، اللهوف، ص ۱۱۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۱۰۹؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۴۵، صفحات ۴۷ و ۶۵؛ فضلبنحسن طبرسی، اعلامالوری، ص ۲۴۶؛ محمدبنابیطالبتسلیه، المجالس و زینهالمجالس، ج ۲، ص ۳۱۴)
رسانه اهلبیتمدیا
@AhleBeytMedia
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط رهگذر در 1404/04/11 ساعت 11:19:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |