مردمان عجیب

به قلم: منصوره مصطفی زاده

صبح با دخترخاله‌م چت می‌کردیم، هر کی داشت می‌گفت دیشب کجاها رو زدن، تا کی بیدار بودیم، خاله چطوره، داداشت خوبه، سنگین بود یا سبک… یه جوری که انگار خیلی عادیه.
بعد خودم چشمم افتاد به صفحه چت، دیدم این عادی نیست، خیلی عجیبه!
این که روز سوم شروع جنگ تحمیلی۲ داریم درباره انفجار انبار نفت و لرزیدن شیشه‌ها خیلی معمولی حرف می‌زنیم، عجیبه!
این که رژیم قاتل تصور می‌کرد با اولین آتیش‌بازی مردم ایران رو می‌ندازه به جون هم، و الان پای پست‌های ایزرائیل‌بفارسی پر از ایموجی 💩 شده، عجیبه!
این که مردم سر چهارراه‌ها خودجوش وانت‌ها و کامیونت‌ها رو نگه می‌دارن و چک می‌کنن که عامل موساد و حامل تجهیزات کشتار نباشن، عجیبه!
این که شماره‌های ۱۱۳ و ۱۱۴ رو دست به دست می‌کنیم که هر رفتار مشکوکی دیدیم سریع اطلاع بدیم، عجیبه!
این که زندانی سیاسی پیام می‌ده تا پای جونم پای ایران وایسادم، و پزشک از خارج میگه اگر لازمه برگردم، عجیبه!
ما واقعا مردم عجیبی هستیم!
فکر نکنم در چارچوب هیچ پژوهش و پیمایشی بگنجیم! و همین، برگ برنده طلایی ملتیه که هزاران ساله این مرز رو نگه داشتن.

#روزهای_مادرانه
#ما_مردمان_عجیب
#چه_قدر_قشنگیم_ما🇮🇷

آمار

  • امروز: 406
  • دیروز: 83
  • 7 روز قبل: 1081
  • 1 ماه قبل: 2685
  • کل بازدیدها: 53192
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

آمار

  • امروز: 408
  • دیروز: 83
  • 7 روز قبل: 1081
  • 1 ماه قبل: 2685
  • کل بازدیدها: 53192