رهگذر کوی دوست
خداوند، در قلوب پاک، ذهنهای روشن و عملهای صالح ظاهر میشود.
خداوند، در قلوب پاک، ذهنهای روشن و عملهای صالح ظاهر میشود.
جمعه 04/03/30
و شکر برای همه ی روزمرگی هایی
که شاید از روی غفلت
حوصلهبر بود…
شکر برای امنیت و دلِخوشی که شاید بی اهمیت از کنار آن گذشتیم.
شکر که فرمانده این روزهای ما
ایت الله سیدعلی خامنه ایست…
شکر برای عزت و اقتدار روزافزون ایران…
شکر برای وجود رزمندگان دلیر ایران…
و شکر به خاطر نعمت وجود و سلامتی همسر، پدر، مادر، برادر و خواهر…
شکر برای همه ی روزمرگی ها…
شکر بی پایان…
چهارشنبه 04/03/28
منصوره مصطفی زاده
خبر فوری، شهر عوض میشود / پرتقال / نوپا و خردسال
کتابی درباره وقتی که خبرهای تلخ همه را ناراحت و مغموم کرده، و یک حرکت کوچک میتواند آدمها را به زندگی برگرداند.
بابای موشکها / انتشارات راهیار / خردسال و کودک
کتابی درباره زندگی شهید طهرانی مقدم و همه تصمیمها و تلاشهای او برای ساخت موشک
ف مثل فارسی / نشر رود آبی / خردسال و کودک
مجاهدت مردان خلیج فارس برای حفظ آبهای وطن
هیچ طوفانی راهش را عوض نمیکند / کتاب نیستان / کودک
وقتی طوفان میآید، بزرگترها میگویند کاری نمیشود کرد، ولی این بچهها هستند که هر کدام سنگی برای بستن راه سیل جمع میکنند…
بزرگ شدن در سپیدان / نشر راهیار / کودک
مردم سرزمینی که مقاومت نکردهاند، به مرور کوچک و کوچکتر شدهاند، حالا دو کودک به آنها مقاومت را یاد میدهند…
مردی با آرزوهای دوربرد / شهید کاظمی / کودک و نوجوان
زندگی شهید طهرانی مقدم، پدر موشکی ایران
فرزندان ایرانیم / سوره مهر / کودک و نوجوان
ماجراهای بامزهی حضور نوجوانها در جبهه
دارم میرسم جان جان / شهرستان ادب / نوجوان
ماجرای نوجوانهایی که یک نیروی نفوذی را پیدا و دستگیر میکنند
کتانیهای کوکام / شرکت چاپ و نشر بینالملل / نوجوان
ماجرای شجاعت نوجوانی که برای نجات خانوادهاش در یک روستای هممرز با عراق در ابتدای دفاع مقدس، مجبور است خودش دست به کار شود
ای میهن من، ایران / کانون پرورش فکری / کودک
اشعار اسدالله شعبانی درباره ایران عزیز ما
چهارشنبه 04/03/28
به قلم: منصوره مصطفی زاده
صبح با دخترخالهم چت میکردیم، هر کی داشت میگفت دیشب کجاها رو زدن، تا کی بیدار بودیم، خاله چطوره، داداشت خوبه، سنگین بود یا سبک… یه جوری که انگار خیلی عادیه.
بعد خودم چشمم افتاد به صفحه چت، دیدم این عادی نیست، خیلی عجیبه!
این که روز سوم شروع جنگ تحمیلی۲ داریم درباره انفجار انبار نفت و لرزیدن شیشهها خیلی معمولی حرف میزنیم، عجیبه!
این که رژیم قاتل تصور میکرد با اولین آتیشبازی مردم ایران رو میندازه به جون هم، و الان پای پستهای ایزرائیلبفارسی پر از ایموجی 💩 شده، عجیبه!
این که مردم سر چهارراهها خودجوش وانتها و کامیونتها رو نگه میدارن و چک میکنن که عامل موساد و حامل تجهیزات کشتار نباشن، عجیبه!
این که شمارههای ۱۱۳ و ۱۱۴ رو دست به دست میکنیم که هر رفتار مشکوکی دیدیم سریع اطلاع بدیم، عجیبه!
این که زندانی سیاسی پیام میده تا پای جونم پای ایران وایسادم، و پزشک از خارج میگه اگر لازمه برگردم، عجیبه!
ما واقعا مردم عجیبی هستیم!
فکر نکنم در چارچوب هیچ پژوهش و پیمایشی بگنجیم! و همین، برگ برنده طلایی ملتیه که هزاران ساله این مرز رو نگه داشتن.
#روزهای_مادرانه
#ما_مردمان_عجیب
#چه_قدر_قشنگیم_ما🇮🇷
سه شنبه 04/03/27
دوشنبه 04/03/26
📜 خداست که میترساند!
✏️ در درگيرى يهود مدينه با مسلمانان، وقتى یهودیان خيال مىكردند قلعههاى مستحكمشان مانع مسلمانان است و مسلمانان هم باور نمىكردند آنها از اين قلعهها پايين بيايند، خداوند از جايى شروع مىكند كه مسلمانان حساب نمىكنند…خدا از جایی شروع کرد که گمانش را هم نمىكردند…خدا دلهاى آنها را با ترس بمباران كرد. بيرون آمدند و خودشان با دست خودشان درهاى قلعه را شكستند...اين ترس، نتيجۀ ضعف است و ضعف هم، نتيجۀ شرك و پراكندگى.
✏️در سورۀ آل عمران آمده است: اگر از كافران اطاعت كنيد، آنها شما را به گذشته برمىگردانند. پيشرو نخواهيد بود و مرتجع مىشويد. آنها شما را به چيزى دعوت مىكنند كه از آنها فراتر رفتهايد… در نتيجه مجبوريد برگرديد. عقبگرد مىكنيد و برمىگرديد و اين بازگشت، بازگشتى زيانبار است.
پس چه كنيم؟ «بَلِ اَللّهُ مَوْلاكُمْ»؛ بر او تكيه كنيد. «اللّه» تكيهگاه شماست و سرپرست شماست.«وَ هُوَ خَيْرُ اَلنّاصِرِينَ»؛ او بهترين يارى دهندگان است. چگونه و از چه راهى يارى مىكند؟ «سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ اَلَّذِينَ كَفَرُوا اَلرُّعْبَ»؛ در دلهاى آنها ترس مىافكند. چگونه مىترسند؟ «بِما أَشْرَكُوا».
نتيجۀ شرك و پراكنده شدن، ضعفاست و نتيجۀ ضعف هم، ترس و جزع و شتاب و بحران!
📄 برشی از کتاب
📚حرکت
#تربیت
▫️ #عین_صاد
ربنا….ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین
دوشنبه 04/03/26
شخصی خدمت امام حسن عسکری علیه السلام عرض کرد: یابن رسول الله در مورد سعد و نحس ایام، روایتی از جدّ شما امام صادق علیه السلام نقل شده است و من حافظه ام یاری نمی کند که سعد و نحس ایام را مراعات کنم.
آن حضرت علیه السلام فرمودند: یَا سَهْلُ إِنَّ لِشِیعَتِنَا بِوَلَایَتِنَا لَعِصْمَهً لَوْ سَلَکُوا بِهَا فِی لُجَّهِ الْبِحَارِ الْغَامِرَهِ وَ سَبَاسِبِ الْبِیدِ الْغَائِرَهِ بَیْنَ سِبَاعٍ وَ ذِئَابٍ وَ أَعَادِی الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَأَمِنُوا مِنْ مَخَاوِفِهِمْ بِوَلَایَتِهِمْ لَنَا؛[1]
«ای سهل! شیعیان ما در پناه ولایت ما مصونند؛ اگر در دریای توفانی و درههای بیابانهای دوردست میان درندهها و گرگها و دشمنانِ جن و انس بروند، به [برکت] دوستی و ولایت ما از هر ترسی آسودهاند.» یعنی شیعیان ما به سبب ولایت ما در امن هستند. اگر در دریای توفانی بروند، ولی متوجه ما باشند و متوسل به ما باشند، خداوند آنها را حفظ می کند.
1. بحار الأنوار، ج۵۶، ص۲۴.
یکشنبه 04/03/25
هشدار فوری به شهروندان صهیونیست
אזהרה דחופה לאזרחים הציונים
ترک این سرزمین اشغال شده، تنها راهی است که جانتان را حفظ میکند
עזיבת הארץ הכבושה היא הדרך היחידה להציל את חייכם.
پ.ن: لازم بود تلآویو شبیه غزه بشه. ما انجامش دادیم…
این صحنهها رو به خواب هم نمیدیدند.
“إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ”
Urgent warning to Zionist citizens! Leaving this occupied land is the only way to save your lives. It was necessary for Tel Aviv to become like Gaza. We made it happen… No shelter is safe for you
یکشنبه 04/03/25
یادداشتی ارزشمند از استاد محمدرضا جوان آراسته
عادی زندگی کردن، به مثابه در خط مقدم جنگیدن.
من این روزها خیلی به این فکر میکنم که سهم من در جنگی که تویش هستیم چیست؟ از خودم میپرسم باید چه کار بکنم که بشود اسمش را گذاشت سهیم شدن در مبارزه؟
چطوری میشود منفعل نبود و جنگید وقتی جنگ توی خیابانهای شهرهای ماست اما دور از دسترس ما؟ چطوری میشود جنگید وقتی نمیشود سلاح برداشت و به سمت کسی شلیک کرد؟ چطوری توی زمانه ریزپرندهها و جنگهای الکترونیک و موشکهای دوربرد، منی که یک شهروند ساده هستم میتوانم به جبهه خودی کمک کنم؟
حالا نه پشت جبههای هست که بشود رفت و برای رزمندهها امکانات بستهبندی کرد، نه مرکز اعزامی هست که بشود رفت و اسم نوشت، نه صندوقهای کمک به جبههای هست که بشود تویش پول انداخت و نه هیچ راه دیگری که بشود به واسطهاش احساس سهیم بودن در جنگ پیدا کنیم.
همه اینها در حالی است که جنگ از هر زمان دیگری نزدیکتر به ماست. خط مقدمش سعادتآباد تهران است، فرودگاه تبریز است، اتوبان قم تهران است، جایی در رباطکریم است، پایگاه نوژه همدان است و منطقههایی آشنا و شبیه این.
من این روزها را با نگرانی ناکارآمدی طی کردم. نگرانی از اینکه نکند در حساسترین روزهای زندگی خودم و حیات ایران، من بیخاصیتترین کارهای عمرم را بکنم. نگران از اینکه بعدها برگردم و این روزها را مرور کنم و احساس کنم چقدر پرت از ماجرا بودهام و چقدر کودکانه این روزهای مهم را طی کردهام.
من هر روز خبرهای جنگ را دنبال میکنم، الجزیره را تماشا میکنم، چند کانال خبری ایرانی و خارجی را پیگیری میکنم و حالا از دل همه اینها یک چیزی برای معلوم شده، یک چیزی که خبر نیست و گزارش صریح هیچ کدام از خبرگزاریها نیست.
حالا تقریبا فهمیدهام باید حواسم جمع باشد روی حفظ روال عادی زندگیام. این برای من خود خود جنگیدن در خط مقدم است. این را شاید از تلاشهای خبری اسرائیل فهمیدهام. تلاشهایی که هدفش خرابی خانهها نیست، خرابی ذهن ما است.
حالا میدانم تماشا کردن فیلم با بچههایم، بیرون رفتن و بستنی خوردن، مهمانی دادن و دور هم جمع شدن، خریدهای روزانه را انجام دادن، سر کار رفتن و مثل همیشه برگشتن، شوخی کردن و سر به سر گذاشتن، سفره پهن کردن و دور هم غذا خوردن، پارک رفتن و قدم زدن و حفظ همه کارهایی که قبل از این روتین زندگی ما بوده، جهادی است که من باید انجام بدهم.
زندگی را روی روال خودش نگه داشتن یعنی، «خبری نیست، ما قویتر از این انفجارهاییم»، یعنی «آخرش ما پیروزیم»، یعنی «به نیروهای نظامی خودمان اعتماد داریم» یعنی «من به سهم خودم اوضاع روانی جامعه را به هم نمیریزم» یعنی «زخمی جنگ روانی دشمن نیستم» یعنی «جنگ احوال اقتصادی و فرهنگی ما را به هم نریخته» یعنی «آن گوشه از دنیا که نگهداریاش وظیفه من است، امن است» یعنی «همه قوای کشور توجهاش به دشمن باشد، ما توی کوچهها و خیابانهای شهر، ایران را مثل قبل نگه میداریم» یعنی «بچهها این روزها تمام میشود، شما بروید درستان را بخوانید برای روزهای آینده ایران، این روزهایش را ما جلو میبریم» یعنی «حتی اگر جنگ توی شهرهای ما باشد، ما جنگزده نیستیم» یعنی «نترسیدیم، چون ترس برادر مرگ است» یعنی «ما زندهایم».
من فکر میکنم نگه داشتن زندگی روی چرخ عادیاش، هم به نیروهای نظامی قدرت و پشتگرمی بیشتری میدهد هم دشمن به داخل نفوذ کرده را ناامید میکند.
من این روزها برای خودم یک دستورالعمل عملیاتی مهم دارم: «برای رزمنده بودن باید عادی زندگی کنم.»