رهگذر کوی دوست
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد / کز می جام شهادت همه مدهوشان اند / نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد/ تا نگویند که از یاد فراموشان اند.
آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد / کز می جام شهادت همه مدهوشان اند / نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد/ تا نگویند که از یاد فراموشان اند.
پنجشنبه 04/06/27
بر استخوان بندی آدمیزاد، لایههایی از رگ، عضله
چیزهای دیگر پوشانده،
دستش را خوانده ام…
و به این وسیله عقیق قلب «تربتیها» و خار ذهن بیمار «علفیها» را پنهان کرده است.
خار زیر پای اسب خم میشود.
اما عقيق، «خُرد» میشود.
تربتیها پیشوایی بیکفن و اهل خار، فرماندهی سه شعبه دارند !
سادات اخوی
شاید به این یاد کوچک، اسم ما را هم در زمره زائران شب جمعهاش نوشتند.
صلی الله علیک یا اباعبدالله
پنجشنبه 04/06/27
روح پاکی رنگ سبزه بوی نم ناب
رمز جنگل بوی هیزم راز مرداب
موج دریا نقش ساحل بوی ماهی
رنگ کشتزار عطر نارنج بوی شالی.
پنجشنبه 04/06/27
زیاد عجیب نیست…
آدمها عادت کرده اند به این که چیزی یا کسی را از رتبه ای به رتبه ای بالا ببرند. بازسازی و نوسازی کنند.
و بعد اسیر و بنده همانی شوند، که دست ساز خودشان است.
«شراب» را تولید میکنند و «مستش» میشوند.
«سلاح» می سازند و «کشته» اش می شوند.
انگار به اندازه ای که دنیا پیشتر میرود، آدمها بی اراده تر میشوند و بیشتر از پیش خردشان را خاموش میکنند.
#سید_محمد سادات اخوی
چهارشنبه 04/06/26
دست زدن به زخم، بدترش میکنه، خصوصا اگر به قصد شفا نباشه..
چهارشنبه 04/06/26
اینقدر به نقطه ضعف ادما ضربه میزنید، تا میشید غریبه!
چهارشنبه 04/06/26
استاد مسلم گریوانی این مطلب را در کانال خود منتشر کردند. جای تامل بسیلری دارد.
☘
محمدجواد اکبرین نامی، قبلاً روحانی بود و خوشصدا، یک #مناجات_شعبانیه خونده خیلی زیباست… چقد من و دوستان قدیم مدرسه سلیمانیه با صدا و سوز او اشک ریختیم…
✅یکی میگفت:
«ایشان هنگام خواندن مناجات چنان صدای سوزناکی در مدرسه معصومیه داشت که هر دلمرده ای را تکون میداد!
ولی ایشون الان کجاست؟! رفته ضد انقلاب شده و علیه دین اصیل، انقلاب، نظام و امام و رهبری سمپاشی میکنه!!
و جدیدا در ۵۰ سالگی، با مجری معلومالحال یک شبکه ضدانقلاب ازدواج کرده است!
☘
راز ریزش آدمها لزوما اعتقادی و دینی نیست
بلکه هرگز امیال و کششها و جاذبهها و خواهشهای خاکی پنهان در درون انسان رو دست کم نگیرید!
┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
@moslem_garivani
عکس را بارگذاری نمیکنم. داخل گوگل هست. خدا عاقبت همه را ختم به خیر بکند.
چهارشنبه 04/06/26
سه شنبه 04/06/25
پایان نامه ارشدم را هرچند طولانی شد، اما چندماهیست دفاع کردهام
در حیطهی درسم با یک موسسه پژوهشی همکاری میکنم…
برای دغدغههایم میجنگم…
ادمینی بلدم…
کتاب میخوانم…
مطلب مینویسم…
اما هر فرمی به من بدهند که نوشته باشد شغل:
کادر مقابل را با «مادر» پر میکنم…
راستش را بخواهی
من مصداق واقعیِ این جملهام:
اینهمه درس خوند که تهش کهنه بشوره!
من عاشق عوض کردن پوشک و گرفتن بادگلویم
من عاشق شستن تکههای کوچک لباسم
عاشق پهن کردنِ ۶۰-۷۰ تاش، وقتی یک دور ماشین، لباس شسته
من از دنبال بچه دویدن برای یک لقمه غذا
از هم زدن فرنیِ کمشیرین
از توروخدا امشب ماکارونی درست کن
لذت میبرم
خوشم میآید ببینم دور و برم شلوغ است
سر و صداها… بگیر و بکِشها…
کِیف میکنم وقتی بعد یکی دوساعت سینک ظرفشویی، پر شده
وقتِ سر خاراندن ندارم و کارها تلنبار شده…
چه کنم…
برایم شیرینتر است منتسب به اینها باشم، تا صاحب چند عنوان مقاله و کتاب!
تا پژوهشگر نمونهی سال!
تا دانشجوی دکترای فلان…
من مقاله مینویسم
پژوهش میکنم
یک بار هم رتبهی خوبی در آزمون دکترا آوردم (که نرفتم)
اما
لیاقتم بیش از این است که در همین حد بمانم
من به قلهای میاندیشم که در دامنهاش ایستادهام…
به صدها سال بعد…
وقتی اثری از پژوهشها نیست، کتابها کهنه شده، دانشگاهها تخریب شده…
اما از نسل من، صدها و هزاران نفر در عالم هستی نفس میکشند…
فکر میکنم به هر یک باری که میگویند «لاالهالاالله»
و فرشتهها میگویند باز هم از نسل تو برایت حسنه فرستادند ❤️
من در این مُلکِ فانی
دنبال باقیترین اتفاقم…
من مــــــادرم😍
و در مقابل این متن را هم بخوانید:نویسنده از یک افق راقی و پنجره ای وسیعتر به مسئله مادر شدن پرداخته، با یک نگاه توحیدی. مسئله، بندگی خداست.
اما همین قدر که با این قلم شیرین قند در دل مادر ها آب شد دل کسی که بنا به مصلحتی مادر نمیشود نیز سوخت.
وقتی والدین حتی علت اعدادی در به وجود آمدن فرزند هم نیستند این خودبینی ها که در این پیام هستند باز هم از نگاه توحیدی فاصله ای دارد.
بهتر این بود که بنا به.. إنک کادح إلی ربک کدحا… تلاش و تلاش در راه خدا اصل حرکت انسان باشد مخلصا خالصا لله، بدون دلبستن به فلان نتیجه… اینکه کسی درس بخواند بـچه داری کند یا حتی شرایط وفق مرادش نباشد و نشود درس خواند همه و همه اگر برای خدا، به امر ولی خدا، باشد حسن است وگرنه عیب است.
عیب است کسی اهم را فدای مهم کند. خواست خداوند از ما مشخص است… ما به امر ولی خدا، مامور به فرزندآوری شده ایم و هرکس یک گام در این مسیر بردارد مشول دعای شب رهبر است، فارغ از نتیجه ی این تلاش ها.
و للله میراث السماوات والارض… نسلی اگر از ما بماند از خداست نه ما… که ماعندکم ینفد و ما عندالله باق…
اینقدرها هم همه چیز ساده و خطی در این عالم رخ نمیدهد؛ بلکه شاء الهی میگرداند این گردونه را… یهب لمن یشاء اناثا و یهب لمن یشاء الذکور… و یجعل من یشاء عقیما… جای تبختر و فخر به بچه ی من، نسل من، نیست. درحالی که میدانیم همه ی یک نسل ممکن است هرجور انسانی از هر مرتبه ی ایمانی داشته باشد. حتی نسل حضرت ابراهیم علیه السلام…
کهنه شستن و رسیدگی به بچه غریزه ای است خدادادی اگر خالص برای خدا انجام شود نیک است وگرنه اینقدرها هم رمانتیک نیست…
زجر شنیدن زخم زبان از حوزوی ها و مسجدی ها و خانواده ها وقتی میگویند شما که طلبه اید چرا بچه ندارید؟؟؟
شاید ثوابش بیشتر باشد.. آنها که نمیدانند؛ ولی راحت قضاوت میکنند.
حاصلش برای طرف مقابل که در تلاش است ولی خدانخواسته، میشود یک ایمان قوی تر و توحیدی تر که از این بستر امتحان رشد میکند و بار آخرت می بندند… بدون عکسهای فانتری از خانواده ای 5نفره یا 10نفره بدون شستن کهنه بدون رسیدن به نتیجه.
وللله ملک السماوات والارض…